ابوالنجم محمدتوفیق بن علی بکریبَکْری، ابوالنجم محمد توفیق بن علی بن محمد ۲۸۷-۳۵۱ق/ ۸۷۰-۹۳۲م، ادیب ، شاعر ، صوفی و اشرافزاده متدین و دولتمرد مصریمی باشد. ۱ - نسبوی از یک سو به خلیفه ابوبکر منسوب، و از سویی سبباً به خاندان امام حسن بن علی علیه السلام وابسته است. [۱]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۲-۳، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲]
عقاد، عباس محمود، ج۱، ص۳ ، شعراء مصر و بیئاتهم فی الجیل الماضی، بیروت، منشورات المکتبة العصریه.
۲ - زندگینامهبکری در قاهره چشم به جهان گشود و پس از طی آموزشهای اولیه، در مدرسهای که خدیو توفیق برای فرزندان خویش تأسیس کرده بود، به تحصیل پرداخت [۳]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۷- ۸، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
اما این مدرسه در ۳۰۲ق/۸۸۵م تعطیل شد و او ناچار با آموزگارانی که به خانه میآمدند، به تحصیل ادامه داد و در ۸۸۹م موفق به اخذ مدرک پایان دوره دبیرستان شد.۳ - شاگردی شیخ ازهرو سپس چندی در خدمت شیخ ازهر انبابی درس خواند و از او «اجازه» دریافت داشت [۴]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۱، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
. افزون بر اینها، بکری با دانشهای نوین آشنا شد و زبانهای خارجی، به ویژه فرانسه را نیز در کنار علوم عربی و دینی نیک آموخت. [۵]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۴، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۶]
جندی، انور، ج۱، ص۶، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
[۷]
داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت، ۹۸۳م.
[۸]
کردعلی، محمد، ج۱، ص۴، المذکرات، دمشق، ۳۶۷ق/ ۹۴۸م.
[۹]
عقاد، عباس محمود، ج۱، ص۳، شعراء مصر و بیئاتهم فی الجیل الماضی، بیروت، منشورات المکتبة العصریه.
۴ - رقابت با حلمیاز همان دوران کودکی رقابت میان بکری و عباس حلمی که بعدها خدیو مصر ۳۰۹-۳۳۲ق/۸۹۲-۹۱۴م شد، آغاز گردید. [۱۰]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۹، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۱۱]
جندی، انور، ج۱، ص۶، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
از قضا در ۳۰۹ق،۵ - مناصب۲ روز پساز مرگ خدیو توفیق و انتصاب عباس حلمی به حکومت مصر [۱۲]
حلمی، عباس، ج۱، ص۵، عهدی مذکرات، ترجمه جلال یحیی، قاهره، ۴۱۳ق/۹۹۳م.
[۱۳]
حلمی، عباس، ج۱، ص۶، عهدی مذکرات، ترجمه جلال یحیی، قاهره، ۴۱۳ق/۹۹۳م.
عبدالباقی، برادر ارشد بکری نیز از دنیا رفت و تمامی مناصب وی به صورت موروثی به بکری منتقل شد [۱۴]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۲-۷، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۱۵]
زیدان، جرجی، ج۱، ص۳۲-۳۳، «تاریخ التمدن الاسلامی»، المؤلفات الکاملة، بیروت، ۴۰۲ق/۹۸۲م، ج ۱.
[۱۶]
جندی، انور، ج۱، ص۶، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
به این ترتیب، کرسیهای «ریاست سادات بکریه»، «ریاست صوفیه» و «نقابت اشراف» از طرف عباس حلمی دوم به وی تفویض شد و نیز بهعنوان عضو دائم در مجلس قانونگذاری و مجمع عمومی انتخاب گردید. علاوه بر این، خلعت رسمی درجه اول و نشان عالی درجه دوم نیز به وی اعطا شد. [۱۷]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۲، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۱۸]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۲، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
[۱۹]
جندی، انور، ج۱، ص۶، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
۶ - تعلیم صوفیهوی از همان آغازِ کار با انتشار مقالهای با عنوان «اصلاح الطرق الصوفیه» در روزنامه المؤید به اصلاح قواعد دست و پاگیر و تشریفات زاید دست زد و کوشید با تدوین کتابهایی ویژه آموزش صوفیان همچون التعلیم و الارشاد ، دنباله مقاله تعلیمات صوفیه را منضبط سازد. [۲۰]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۹-۱، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲۱]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۴، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
۷ - اصلاح فرهنگحضور فرهنگهایبیگانه در مصر و شام ، و شیوع واژههایاروپایی، بکری را به فکر اصلاح زبان و ایجاد انجمنی در جهت رفع این معضل ترغیب کرد. به همین سبب، نخستین جلسه «فرهنگستان زبان و ادب عربی» در منزل بکری تشکیل شد. اعضای این مجلس بزرگانی چون شنقیطی ، محمدعبده ، حفنی ناصف و... بودند و ریاست اولین جلسه را بکری خود برعهده داشت [۲۲]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۱ -۳، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲۳]
مغربی، عبدالقادر، ج۱، ص۰۸-۰۹.، «مجامعنا اللغویة و اوضاعها»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۳۶۷ق/۹۴۸م، س ۳، شم.
از اهداف این فرهنگستان، پالایش زبان، معادلیابی و وضع واژههای عربی به جای واژههای دخیل بود . [۲۴]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۳، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲۵]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۵، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
سفر به اروپا در ۳۱۱ق/۸۹۳م او را در آراء و نظریات خود در زمینه اصلاحگرایی استوارتر کرد. دیدار از شهرهای بزرگی همچون پاریس ، وین و استانبول ، و به ویژه دیدار او با سیدجمالالدین افکار تازهای در او ایجاد کرد که خود پایههای اولیه تألیف المستقبل للاسلام او را تشکیل داد؛ در سفر به استانبول بود که مورداستقبال سلطان عبدالمجید قرار گرفت و نشان اول عثمانی به وی اعطا شد. [۲۶]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۲-۰، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲۷]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۲.، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
۸ - استعفای بکریهمزمان با کابینه جدید مصطفی فهمی در اواخر سال ۸۹۵م، محمدتوفیق بکری برای اصلاح مقررات، به منظور کسب استقلال ، سخت کوشید، اما اصلاحات پیشنهادی وی از نظر نخست وزیر قابل پذیرش نبود عباس حلمی که از بلندپروازیهای بکری برای کسب اعتبار سیاسی سخت نگران شده بود، موجبات استعفای بکری را از مقام نقابت اشراف فراهم آورد و بکری مجبور شد در همان سال از آن مقام کنارهگیری کند [۲۸]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۲، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۲۹]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۲، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
بدینترتیب، روابط میان خدیو و بکری رو به وخامت گذارد. بحران این روابط با قصیدهای که بکری در ۳۱۵ق/۸۹۷م در وصف پیروزی سلطان عبدالحمید عثمانی در جنگ یونان سروده، و موفق به دریافت نشان گردیده بود، بیشتر شد [۳۰]
بیطار، عبدالرزاق، ج۱، ص۳۰-۳۲، حلیة البشر، به کوشش محمد بهجت بیطار، دمشق، ۳۸۰ق/۹۶۱م.
[۳۱]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۳۳.، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
افزون بر این، قصیدهای هم در ذم خدیو در روزنامه الصاعقه چاپ شد که ظاهراً به تحریک بکری سروده شده بود. [۳۲]
جندی، انور، ج۱، ص۷ - ۸، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
[۳۳]
صبری، محمد، ج۱، ص۱۴- ۱۵، الشوقیات المجهولة، بیروت، دارالمسیره.
این عوامل و عوامل دیگری که یکی پس از دیگری رخ داد، سبب شد بکری گرفتار محاکمات قضایی گردد. در این میان، حمایت انگلیس از مخالفان خدیو کاملاً آشکار بود؛ چه، لرد کرومر کنسول انگلیس در مصر رسماً از بکری در برابر خدیو حمایت کرد [۳۴]
حسین، محمدمحمد، ج۱، ص۱۰-۱۱، الاتجاهات الوطنیة فی الادب المعاصر، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۲م.
اگرچه بکری با نفوذ رسمی ترکان بیشتر موافق بود، با اینحال، با هرگونه وابستگی مخالفت میکرد و داعیه «مصر از آنِ مصریان» شعار همیشگی او بود. [۳۵]
حسین، محمدمحمد، ج۱، ص۴، الاتجاهات الوطنیة فی الادب المعاصر، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۲م.
[۳۶]
حسین، محمدمحمد، ج۱، ص۵ -۶، الاتجاهات الوطنیة فی الادب المعاصر، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۲م.
[۳۷]
جندی، انور، ج۱، ص۷، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
۹ - تغییر رویهخدیو برای بهبود اوضاع، سیاست خود را تغییر داد و به ملتگرایان روی آورد [۳۸]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۰۲-۰۳.، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
با بهبود روابط خدیو و بکری، نقابت اشراف در ۳۲۱ق/۹۰۳م دوباره به بکری تفویض شد. بدینترتیب، بکری در سیاست خدیو وارد شد. از جمله اقدامات او در این زمان میتوان به تلاش وی در خلع مفتی مصر محمد عبده که سخت مورد حمایت لرد کرومر بود، اشاره کرد [۳۹]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۲۲، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
شاید از همینرو بود که در نامه سرگشاده به ولیعهد انگلستان هنگام بازدید از مصر جانب احتیاط را رعایت کرد. [۴۰]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۴- ۵، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۴۱]
مجاهد، زکی محمد، ج۱، ص۴۹.، الاعلام الشرقیة، بیروت، ۹۹۴م.
۱۰ - تعهدبه اسلامبکری که خود را سخت متعهد به اسلام میدانست، به پیشنهاد اسماعیل گاسپرالی همایشی با عنوان «المؤتمر الاسلامی العام» متشکل از ۵ تن از دانشمندان و نویسندگان تشکیل داد. یکی از موضوعات موردبحث کنفرانس بررسی علل عقبماندگی مسلمانان بود [۴۲]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۴ ۵، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
[۴۳]
جندی، انور، ج۱، ص۱-۲، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
هنگامی که اِلدن گرست جانشین لرد کرومر شد، توانست حمایت عباس حلمی را در تأیید سیاست انگلیس به دست آورد. در نتیجه از ۹۰۷م به بعد روابط بکری و خدیو رو به تیرگی گرایید [۴۴]
فهمی، ماهر حسن، محمدتوفیق البکری،ص۶-۷، قاهره، ۹۶۷م.
و با انتخاب حسین کامل به سمت ریاست مجلس قانونگذاری، بکری ناچار به استعفا شد و از طرفی ریاست طریقه های صوفیه را نیز به پسر برادرش عبدالحمید بکری سپرد . [۴۵]
فهمی، ماهر حسن، محمدتوفیق البکری،ص۱۰- ۱۱، قاهره، ۹۶۷م.
۱۱ - دوری ازعلم وسیاستزندگی علمی و سیاسی بکری چندان به درازا نکشید و عملاً از ۹۱۱م به بعد با ترک سمتهای متعدد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از صحنه سیاست پرتلاطم مصر دور شد [۴۶]
جندی، انور، ج۱، ص۶.، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
نگرانیها و عدم امنیت، او را چنان دچار اوهام نمود که حتی به نزدیکترین اعضای خانواده خود نیز اعتماد نداشت. به ناچار او را در ۹۱۲م به بیمارستانی در لبنان منتقل کردند. بکری بیش از ۶ سال در بیمارستان بستری بود، در حالی که مصر با بحرانهای عظیمی دست و پنجه نرم میکرد، و شگفت آنکه پس از سالها از مردی پر جلال و جبروت، مجنون ژولیدهای مانده بود که حتی مصر نیز او را از یاد برده بود. وی با تلاش دوستانش، به ویژه یوسف سرکیس در ۳۴۷ق/۹۲۸م با تنی رنجور بهمصر بازگشت و در وطن خود درگذشت . [۴۷]
جندی، انور، ج۱، ص۲-۳، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م.
[۴۸]
فهمی، ماهر حسن، ج۱، ص۱۲-۱۷.، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م.
۱۲ - سبک ادبیبکری را میتوان یکی از آخرین نمایندگان سبک کلاسیک ادب عرب به شمار آورد. وی به سبک شعرای عباسی شعر میسرود و در نثر شیوه مقامات حریری را برگزیده بود: نثری مصنوع، پر تکلف و ملالآور که خاطره نثر شعرگونه، سجع را تداعی میکرد. [۴۹]
عقاد، عباس محمود، ج۱، ص۸-۰، شعراء مصر و بیئاتهم فی الجیل الماضی، بیروت، منشورات المکتبة العصریه.
[۵۰]
دسوقی، عمر، ج۱، ص۱۱، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م.
[۵۱]
«آیات الفصاحة العربیة»، المقتطف، ص ۲۶-۲۹، بکری، محمدتوفیق، «آیات الفصاحة العربیة»، المقتطف، قاهره، ۳۱۷ق/ ۹۰۰م، س ۴، شم.
[۵۲]
«وصف مصر»، المقتطف، ۰۳ -۰۴، بکری، محمدتوفیق، «وصف مصر»، المقتطف، ۳۱۸ق/۹۰۰م، س ۵، شم.
۱۳ - آثار۱۳.۱ - چاپیاراجیز العرب. این اثر با مقدمهای در باب «رجز» آغاز میشود و با شرح و تفسیر معانی و لغات غریبِ گزیدههایی از رجزسرایان عرب ادامه مییابد برخی از قصاید این مجموعه، در دیوانی گردآوری نشده است. [۵۳]
شیخو، لویس، ج۱، ص۸۳، تاریخ الا¸داب العربیة فی الربع الاول من القرن العشرین، بیروت، ۹۲۶م.
این کتاب در قاهره ۳۱۳ق/۸۹۵م و ۳۴۶ق/۹۲۷م به کوشش محمد حجاج کتبی به چاپ رسیده است. بیت السادة الوفائیة، در تاریخ سادات وفایی قاهره، ۳۲۳ق. بیت الصدیق، در تاریخ سادات بکری از ایامفتوحتا زمانمؤلفقاهره، ۳۲۳ق/۹۰۵م.. التعلیم و الارشاد. این کتابِ آموزشی، در حقیقت به سفارش بکری و توسط یکی از رجال صوفیه تألیف شده است قاهره، ۳۱۷ق. سحر البلاغة، با شرح عثمان شاکر قاهره، ۳۴۴ق/۹۲۶م.. صهاریج اللؤلؤ، جُنگ گونهای از نظم و نثر متقدمان، پرتکلف، با الفاظ غریب همراه با شرح احمد بن امین شنقیطی و ابوبکر محمدلطفی مصری قاهره، ۹۰۶م، ۹۰۷م و ۹۱۷م.. فحول البلاغة، گزیدههایی از اشعار تن از بزرگان شعر و ادب عصر عباسی قاهره، ۳۱۳ق.. المستقبل للاسلام. وی در این اثر علاوه بر پرداختن به دغدغههای کشورهای اسلامی و چشمانداز آینده به نقش چشمگیر فرقههای صوفی در انتشار اسلام در طول سده ۹م در افریقا نیز میپردازد قاهره، ۳۱۰ق و ۳۶۸ق.۱۳.۲ - خطیتراجم بعض رجال الصوفیة. وی در این اثر شرح احوال ۶ تن از بزرگان صوفیه را گردآوری نموده است. نسخهای از این اثر در دارالکتب موجود است. [۵۴]
دارالکتب، فهرست، ج۱، ص۴.
نشأة التصوف و الصوفیة. از این کتاب نیز نسخهای در همانجا موجود است [۵۵]
دارالکتب، فهرست، ج۱، ص۶۸.
.۱۴ - فهرست منابع۱) بکری، محمدتوفیق، «آیات الفصاحة العربیة»، المقتطف، قاهره، ۳۱۷ق/ ۹۰۰م، س ۴، شم؛ ۲) بکری، محمدتوفیق، اراجیز العرب، قاهره، ۳۴۶ق؛ ۳) بکری، محمدتوفیق، «وصف مصر»، المقتطف، ۳۱۸ق/۹۰۰م، س ۵، شم؛ ۴) بیطار، عبدالرزاق، حلیة البشر، به کوشش محمد بهجت بیطار، دمشق، ۳۸۰ق/۹۶۱م؛ ۵) جندی، انور، اعلام و اصحاب اقلام، قاهره، ۹۶۸م؛ ۶) حسین، محمدمحمد، الاتجاهات الوطنیة فی الادب المعاصر، بیروت، ۴۰۳ق/۹۸۲م؛ ۷) حلمی، عباس، عهدی مذکرات، ترجمة جلال یحیی، قاهره، ۴۱۳ق/۹۹۳م؛ ۸) دارالکتب، فهرست؛ ۹) دسوقی، عمر، فی الادب الحدیث، قاهره، ۹۷۰م؛ ۱۰) زیدان، جرجی، «تاریخ التمدن الاسلامی»، المؤلفات الکاملة، بیروت، ۴۰۲ق/۹۸۲م، ج ۱؛ ۱۱) شیخو، لویس، تاریخ الا¸داب العربیة فی الربع الاول من القرن العشرین، بیروت، ۹۲۶م؛ ۱۲) صبری، محمد، الشوقیات المجهولة، بیروت، دارالمسیره؛ ۱۳) عقاد، عباس محمود، شعراء مصر و بیئاتهم فی الجیل الماضی، بیروت، منشورات المکتبة العصریه؛ ۱۴) فهمی، ماهر حسن، محمدتوفیق البکری، قاهره، ۹۶۷م؛ ۱۵) کردعلی، محمد، المذکرات، دمشق، ۳۶۷ق/ ۹۴۸م؛ ۱۶) مجاهد، زکی محمد، الاعلام الشرقیة، بیروت، ۹۹۴م؛ ۱۷) مغربی، عبدالقادر، «مجامعنا اللغویة و اوضاعها»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۳۶۷ق/۹۴۸م، س ۳، شم؛ ۱۸) داغر، یوسف اسعد، مصادر الدراسة الادبیة، بیروت، ۹۸۳م؛ ۱۵ - پانویس
۱۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالنجم بکری»، ج۱۲،ص،۴۹۸۷. |